بیدمجنونروشنک آرامش۱۴۰۳/۰۲/۰۲مامانکتی سیگارش را با شعله گاز روشن کرد و در تراس را باز کرد و نشست روی صندلیهای سفید آهنی که قبلا در باغ عمارت ... بیشتر بخوانید
قاب های خالیروشنک آرامش۱۴۰۳/۰۱/۲۶قابهای خالی فکرهای مبهم و گرامافونی که مدام به جای موزیک حرفهای درهم پخش میکند زنی که ابرها را جارو میکند همیشه فکرهای بارانی دارد ... بیشتر بخوانید
سوراخروشنک آرامش۱۴۰۳/۰۱/۱۸تابلوی نقاشی را دوست دختر سابقش فرستاده بود، یک تابلوی مربع پنجاه در پنجاه که وسطش یک چشم با مردمک سیاه بود، چشم را با ... بیشتر بخوانید